بسم رب الزهراء
تمدنهای خاورمیانه دارای دو جنبه متضاد بودهاند:
1- فرهنگ الهی که برای هدایت انسان از سوی خدا و به وسیله پیامبران آمده است و انسان را از وساوس شیطانی و تحریکات شهوات و غرایز پرهیز میدهد ؛ یرای شرافت و بزرگواری و انسانیت و ادب و محبت و غیرت احترام قائل است ؛ انسان را موجودی الهی میداند که اگر آگاهانه سختیهای زندگی و تنگناهای حیات مادی را تحمل کند و سخت کوش و فداکار باشد حتما موفق و پیروز است و توفیق انسان را در تقید به معنویات میداند ؛ این جنبه سخت کوشی و قناعت را در راه زندگی معرفی میکند و حق را ملاک سنجش همه کارها قرار میدهد .
2- فرهنگ دنیاپرستانه مالاندوزانه تجارت پیشهای که همه چیز را از دریچه سود و بهره و استفاده و پول میبیند و به طور مستمر با ستفاده از نیروهای غریزی انسان او را به سوی جلب منفعت از هر راه ممکن میخواند . فقط به فکر شهوتپرستی و لذتجویی و ارضاء و اقناع شهوات و غرایز است ؛ این تفکر انسان را حیوانی میداند غریزی که تنها فرقش با سایر حیوانات در هوش بیشتر اوست و لذا سخت کشیدن و فداکاری کردن و تحمل مشکلات را بیمعنی میداند ؛ موفقیت فقط در امکان رسیدن آدمی به اهداف مادیش است و رفاه و آسودگی و تنعم را هدف زندگی میخواند و منافع شخصی محک ارزش قرار میدهد .
این دو روحیه به طور مدام در سراسر تاریخ بشر وجود داشته است و همیشه گروهی آن و گروهی این را پسندیده و اجرا کردهاند . حتی در میان ادیان الهی نیز این دو شعبه وجود دارد مثلا در اسلام گروهی پیرو اسلام ناب محمدی (ص) هستمند و گروهی اسلام رفاهطلب و اسلام آمریکایی را سرلوحه زندگیشان قرار دادهاند و از این قبیل مثال فراوان است .